ستون دین

هر چیزی که برای شناخت و خواندن نماز برای رستگاری نیاز است.

ستون دین

هر چیزی که برای شناخت و خواندن نماز برای رستگاری نیاز است.

امام سجاد (ع) و نماز

امام سجاد(ع) به علت سجده بسیار که می کرد به این نام مشهور شد.در ادامه میتوانید چگونگی نماز خواندن ایشان و اهمیتی که ایشان به نماز می دادند را مشاهده کنید.

یکى دیگر از اولیاى خدا که اهمیت زیادى به نماز مى داد، حضرت سید الساجدین ، امام زین العابدین (علیه السلام ) بود که شب و روز مشغول نماز و رکوع و سجود بود، به طورى که امام محمد باقر (علیه السلام ) مى فرمود: پدرم در هر شبانه روز هزار رکعت ناز به جا مى آورد.
و نیز در این باره مى فرمود: اى براى پدرم پانصد درخت خرما بود و در کنار هر درختى دو رکعت نماز مى خواند.
نیز چنین مى فرمود: پدرم هنگامى که به نماز مى ایستاد رنگ مبارکشان متغیر و زرد مى شد و حالش در نزد پروردگار جلیل ، مانند بندگان ذلیل بود. اعضاى بدن شریفش از خوف خدا مى لرزید و نمازش نماز مودع و مانند کسى بود که فکر مى کند که این نماز آخر او خواهد بود و بعد از آن دیگر ممکن نخواهد بو که نماز بخواند.
نیز چنین آمده است : روزى حضرت مشغول نماز بود که عبا از یک طرف دوشش ساقط شد. ایشان اعتنایى نکردند و آن را به دوش خود نینداختند تا نمازشان تمام شد. بعضى از یاران آن حضرت سبب بى اعتنایى او به افتادن عبا را سئوال کردند.
در جواب فرمود: واى به حال شما آیا مى دانید در مقابل چه کسى ایستاده اید و با چه کسى تکلم مى کنید؟ همانا نماز انسان قبول نمشود مگر به همان اندازه که دل متوجه آن باشد و به جاى دیگر توجه نکند.
عرض کردند: یا ابن رسول الله ! پس ما هلاک شدیم ، از این جهت که نمازهاى بى روح و بدون حضور قلب را به حا آوردیم .
فرمود: خیر، خداوند متعال آن نمازهاى ناقص را به وسیله نمازهاى نافله اى
که انسان انجام مى دهد جبران مى کند.

اهمیت دادن امام سجاد (علیه السلام ) به نماز  

اهمیت دادن آن حضرت به نماز به قدرى بود که وقتى به نماز مى ایستاد، مانند ساق درختى بود که حرکت نمى کرد، مگر آنچه که یاد از لباس هاى او حرکت مى داد. چون به مالک یوم الدین مى رسید این آیه را آن قدر تکرار مى رکد که نزدیک بود جان از بدنش خارج شود.
وقتى به مسجد مى رفت سر از سجده بر نمى داشت تا عرق مى کرد و عرقش ‍ جارى مى شد، سجده را به قدرى طول مى داد که سالى چندین مرتبه پیشانى و سر زانوهایش مى افتاد، آن ها را جمع مى رکد و مى فرمود: آن ها را پس از مرگ داخل کفنم گذارید.
شب ها آن قدر نماز مى خواند تا خسته و بى حال مى شد به طورى که دیگر نمى توانست ایستاده حرکت کند و خود را به فرش و رختخواب برساند، آخر الامر مانند کودکانى که هنوز راه نیفتاده اند حرکت مى کرد و خود را به رختخواب مى رسانید.
آن حضرت هنگام وضو رعشه در بدن و لرزه بر اعضایش مستولى و رنگش ‍ متغیر مى شد و این حالت تا بعد از نماز ادامه داشت . وقتى نماز تمام مى شد به حالت اول بر مى گشت .


منبع

سجاده عشق/فصل۴

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد